نگو با من حكایت گل و سبزه ی دیروز نگو با من شكایت دل از قصه ی امروز نگو با من كه مث خشكی یك شاخه شكستی كه تو از دنیا بریدی حالا یه گوشه نشستی شكسته ها شكست بگذر نذار كه بشكنی امروز گذشته ها گذشت بگذر گذشته هرچی بود دیروز گذشته هرچی بود دیروز بلند شو دلتو زغم رها كن منو تو شهر عشق بازم صدا كن بخون با خوندنت شهر و تو پر كن همه بی خبرا رو تو خبر كن بگو كه زندگی همین دو روزه نذار بیشتر از این دلت بسوزه شکسته ها شکست بگذر نذار که بشکنی امروز گذشته ها گذشت بگذر گذشته هرچی بود دیروز گذشته هرچی بود دیروز شکسته ها شکست بگذر نذار که بشکنی امروز گذشته ها گذشت بگذر گذشته هرچی بود دیروز گذشته هرچی بود دیروز نگو با من حکایت گل و سبزه دیروز نگو با من شکایت دل از قصه امروز نگو با من كه مث خشكی یك شاخه شكستی كه تو از دنیا بریدی حالا یه گوشه نشستی شکسته ها شکست بگذر نذار که بشکنی امروز گذشته ها گذشت بگذر گذشته هرچی بود دیروز گذشته هرچی بود دیروز بلند شو دلتو زغم رها كن منو تو شهر عشق بازم صدا كن بخون با خوندنت شهر و تو پر كن همه بی خبرا رو تو خبر كن بگو كه زندگی همین دو روزه نذار بیشتر از این دلت بسوزه شکسته ها شکست بگذر نذار که بشکنی امروز گذشته ها گذشت بگذر گذشته هرچی بود دیروز گذشته هرچی بود دیروز شکسته ها شکست بگذر نذار که بشکنی امروز گذشته ها گذشت بگذر گذشته هرچی بود دیروز گذشته هرچی بود دیروز شکسته ها شکست بگذر نزار که بشکنی امروز گذاشته ها گذشت بگذر گذشته هرچی بود دیروز گذشته هرچی بود دیروز شکسته ها شکست بگذر نذار که بشکنی امروز