دستم از پا افتاد بسکه بر در کوبید پشت اون در بودی در به من میخندید چشمم از پا افتاد بسکه اخمش کردی نه نشد این در باز مردم از دل سردی قلبم از پا افتاد چونکه هر بار بشکست بسکه پشت در عشق تا سحرگاه بنشست عشقم از پا افتاد نه کلید اینجا نیست ماه هم در پس ابر نیمه شب با ما نیست دستم از پا افتاد بسکه بر در کوبید پشت اون در بودی در به من میخندید چشمم از پا افتاد بسکه اخمش کردی نه نشد این در باز مردم از دل سردی قلبم از پا افتاد چونکه هر بار بشکست بسکه پشت در عشق تا سحرگاه بنشست عشقم از پا افتاد نه کلید اینجا نیست ماه هم در پس ابر نیمه شب با ما نیست