این ساعتا فقط میگذرن این آدمارو بلد نیستم من خاطراتو ورق میزنم بی تو انگار تو قفس گیر کردم ساعتا فقط میگذرن این آدمارو بلد نیستم من خاطراتو ورق میزنم بی تو انگار تو قفس گیر کردم تو رو میبینم باز دم غروب چراغا روشنه خیابون یه نمه شلوغ همین جاییم مثه بار اولا دیگه بسه لج بازی دیگه بسه غرور زیر آفتاب میره روزا تا تش میدونم دوس داری بریم اون دورا باهم اگه زندگی واسه اونا کوتاه و تلخه ولی ما ولو بودیم وسط نورا لا ابر بگو چرا یهو بارونی شد هوا این وسط همه چی داش داغون میشد دستت به تنه کی آلوده شد گفتی عشقو جایی ننوشته قانونشو این ساعتا فقط میگذرن این آدمارو بلد نیستم من خاطراتو ورق میزنم بی تو انگار تو قفس گیر کردم ساعتا فقط میگذرن آدمارو بلد نیستم من خاطراتو ورق میزنم بی تو انگار تو قفس گیر کردم الان منمو تنها با یه دل تنگ کاش میشد همه چی بازم میشد عین قبل جاتو پر نمیکنه تکیلا نصف شب جدایی سخت واسه من نیار اسمشم پ بیا همه چیو درست کنیم مثه قبلو بازم بزنیم زیرشو بشن همه چشما تنگ وقتی باد شونه میکرد مو های سیاهتو منتظر بودم خبری از تو واسم بیاره وقتی چشمات خیره بود به آیینه اتاقم فهمیدم بریم دلم بازم تورو میخوادش گفتی تورو فرستادن واسه من فرشته ها گفتی حسای قبلیت بودن همه اشتباه گفتی کجای دنیا بوده آخه مثه ما گفتی عشقمون عجیبه درست مثه قصه ها تو میگفتی من مست تو بودم مثه یه عروسک بازیچه تو دست تو بودم انگار پر شده بود از تو همه ی وجودم تو هم مثه بقیه حرفات همه دروغن تو بغلمی با شیشه تکیلا چشات قرمزه انگاری همیشه چتیا تا میخواستی بری قایم میکردم من کفشاتو میگفتم خونه من بیای شب نمیشه بریا اگه جایی باهات بلند حرف زدم اگه از همه اونایی که دیدی کلا رد ترم ببخش قول یده یادت نمونه حداقل اینجوری نمیاد از خودمم بدم کوچه هارو میریم کل شهر مثه صدای گیتاره یه دوره گرد تو هم یکی شبیه خود من تو هم ته نگات پر حرف