یه صدایی تو سرم میگه بخون دارم آرامشو گاهی میشم هنوز خیر به نور همیشه یکی هست که بگه توی پیله بمون دریغ از این که زمان رد میشه و می ره که زود یه چتر سوراخ نیازه بر بارون به رنگ روزام میادش یه سایه بامون دلم تنگه میشه واسه روزی که تو نیستی پیشم دلم تنگ میشه گاهی واسه غم دوتامون میبینی دورم گرفته یه مه ناامیدی خندیدیم ولی اینجا حال دل مارو کی دید نمی خواد این آدم پر اشتباه هیشکی من یه قفس خالی تو فردام بدون کلید شایدم بازندم هرچند گذشته آب ا سرم پس نمیشه طالعم همش تلخ رویا تو خوابم قدم زد واسم نموند اعصابم خورشید در اومدش آخر شب گمه تو راهم یه چیزی میده ا درون عذابم واسم نموند اعصابم خورشید در اومدش آخر شب گمه تو راهم یه چیزی میده ا درون عذابم بالا تر از سیاهی رنگم چجوری راه بیام پا به پات ،وقتی خودت میذاری لنگم میرم یه سه کام با یه شات ،وسط بگایی جنگم دوریات تلفات داده باز تو دلم انتحاری بد زد باعث شد ترکاش باشه باز بهم میگن چرا موزیکات تاریکه،ندیدیم ازت ورژن خوشحال سکوته جواب، نمیدونن ،اینا من کجام اینا کجان حتی کش بیاد برام دلار حالمو نمیتونه کنه عوض کدوم دراگه کارمو ساخته که تو گلوم میشکنه نفس خودمو میزنم به کوری نبینم ولی دلشوره میگاد همین دلیلشه یهو رد بده و رو میز بشکونه گیلاس چیشده که داره میپیچه رول تو بیست چهار ساعت سی بار میترسم نتونه بکنه خوشحالی روزی که برسه به هرچی میخواست بهارا ندیدیم انگار همه عمر باس بشه پاییز اینا بهم میگن روانی ای ولی قرصات مثل ما نیست دادم سکوتو ترجیح،تا یه روزی بردام بشه راویِ اون که میخوره الکل فقط واسه اینکه بغضاش بره پایین واسم نموند اعصابم خورشید در اومدش آخر شب گمه تو راهم یه چیزی میده ا درون عذابم واسم نموند اعصابم خورشید در اومدش آخر شب گمه تو راهم یه چیزی میده ا درون عذابم