وقتی از اینجا دوری این ابر های لاجوردی و باز، فصل بارانی وقتی از اینجا دوری اندوه باد های شرقی و باز، وقت ویرانی شبیه کودکی هستم و گاهی ساده میگویم تو هستی خواب دیدم که می رفتی شبیه کودکی هستم و گاهی ساده میگویم تو هستی خواب دیدم که می رفتی وقتی از اینجا دوری این میزهای خالی و باز، چای و تنهایی وقتی از اینجا دوری این مرگ های روزانه و باز خاطرات تو شبیه کودکی هستم و گاهی ساده میگویم تو هستی، خواب دیدم که می رفتی شبیه کودکی هستم و گاهی ساده میگویم تو هستی، خواب دیدم که می رفتی می رفتی... می رفتی... خواب دیدم که می رفتی... خواب دیدم که می رفتی...