برف آمد که جای پای تو را بر زمین عمق بیشتر بدهد برف آمد که با زبان سپید جغد را از درخت پر بدهد از همین قاب مستطیلی شکل دیده ام ایستگاه آخر را شیشه ها را بخار می گیرد تا نبینم نگاه آخر را صندلی های باغ فرسودند تیر های چراغ ویران شد و نسیمی که لای موهایت آنقدر ماند تا که طوفان شد چیزی از آسمان نمی خواهم تو اگر لکه ابر من باشی زندگی را به گور می بخشم تو اگر سنگ قبر من باشی برف آمد که جای پای تو را بر زمین عمق بیشتر بدهد برف آمد که با زبان سپید جغد را از درخت پر بدهد از همین قاب مستطیلی شکل دیده ام ایستگاه آخر را شیشه ها را بخار می گیرد تا نبینم نگاه آخر را صندلی های باغ فرسودند تیر های چراغ ویران شد و نسیمی که لای موهایت آنقدر ماند تا که طوفان شد