توضيح نده چه کاري اس راضي نيستم به زحمتت بوگو فقط چيطور بايد در بيام از خجالتت از وقتي که شناختمت ديدم به تو عوض شده اس یه بت ازت ساخته بودم که خوردو خاکشیر شده اس از من بپرسی که میگم توو زرد از آب درومده ی چسبیدی آسون به دلم چه حیف که زود ور اومده ی مثی یه احساسی قشنگ توو اوج برام تموم شده ی از چشم من افتاده ی یادت بیاد یادت نیاد هر چند مهمم نیست برات فایدش چیه بیشتراز این چیزی ازت بر نمیاد حیف از وقت و انرژی که خیلی راحت هدر دادی حیف از عشق و احساسی که با حماقت بگا دادی از من بپرسی که میگم توو زرد از آب درومده ی چسبیدی آسون به دلم چه حیف که زود ور اومده ی مثی یه احساسی قشنگ توو اوج برام تموم شده ی از چشم من افتاده ی حیف از وقت و انرژی حیف از وقت و انرژی حیف از وقت و انرژی حیف از وقت و انرژی