ای شرقی غمگین وقتی آفتاب تو رو دید تو شهر بارونی بوی عطر تو پیچید شب راهشو گم کرد،تو گیسوی تو گم شد آفتاب آزادی از تو چشم تو خندید ای شرقی غم گین تو مثل کوه نوری نذارخورشیدمون بمیره تو مثل روز پاکی،مث دریا مغروری نذار خاموشی جون بگیره ای شرقی غمگین بازم خورشید در اومد کبوتر آفتاب از تو چشم تو پر زد بازار چشم تو پر از بوی بهاره بوی گل گندُم،تو رو به یاد میاره ای شرقی غم گین تو مثل کوه نوری نذارخورشیدمون بمیره تو مثل روز پاکی،مث دریا مغروری نذار خاموشی جون بگیره ای شرقی غمگین زمستون پیش رومه با من اگه باشی،گِل و بارون کدومه؟ آواز دست ما،می پیچه تو زمستون ترس از زمستون نیست،که آفتابش رو بومه ای شرقی غم گین تو مثل کوه نوری نذارخورشیدمون بمیره تو مثل روز پاکی،مث دریا مغروری نذار خاموشی جون بگیره