پدر خوبه مثل بارون و بوم خونه روشنتره با نور اون دمش گرم که بانوی اون سفره اش پهنه با روی خوب سلام مادر، سلام از راه دور چهطوری بگو خوبم پسرم بلا به دور تو هر شرایطی، تو هر مشکلی خونه و مامانو آخرین جون پناه بدون خواهر تو همیشه همصدای منی هر جای دنیا هم که باشم همصدای همیم تو تکیهگاه منی، محکم و آهنین یاد گرفتیم ما تکیه گاه همیم بگذریم خودت خوبی؟ خونه چطوره؟ همه چی سرجاشه؟ گوشه دکوره؟ من خیره به نورِ جُلوم، هدفونو، موزیک، ولوم یه گوشه تنها، یه ذره دورتر، تو راه زندگی هنوز یه ذره نور هست یه راه دورتر، کجائه کو پس؟ خبری نیست هنوزم اونجا آسون تر یه گوشه تنها، یه ذره دورتر تو راه زندگی هنوز یه ذره نور هست یه راه دورتر، کجائه کو پس؟ خبری نیست هنوزم اونجا آسون تر منم گریه کردم گهگداری، به یاد سگِ خوبم، به یاد هم اتاقیم به یاد رفیقی که بین ما نیست، ولی لابلا حرفام همش ازش بوده یادی دلتنگ خودمم انگار زنده به گورم آرزومم اینه که اینبار زنده بمونم می خواستم از این حِسَم استفاده کنم پس نوشتم یه نامه از حس و حال خودم دلتنگ شهرمم، اون بارونای هرزه دلتنگ خیابونا، عابرا، پرسه خونه و خاک و رفیق، زنده باد هرسه مرور خاطرات مثل کلاس درسه دلتنگ همدم، دلتنگ شبنم، یه گوش ساکت، دلتنگ حرفم یه ذره دور تر یه ذره نور هست خوشبختی اونجاست اونجا بالاتر یه گوشه تنها، یه ذره دورتر تو راه زندگی هنوز یه ذره نور هست یه راه دورتر کجائه کو پس؟ خبری نیست هنوزم اونجا آسون تر یه گوشه تنها، یه ذره دورتر یه گوش تنها یه ذره نور هست