دوباره ترس دوباره دلهره دوباره دلی که ازت دلخوره دوباره بحث دوباره استرس دوباره تو بیا به داد حس برس من بی تو گوشه گیرم به حرف هیچکسی گوش نمیدم این دنیارو خب خودم ساختم نباشی ترجیح میدم توش بمیرم من خستم از همه همین بسه که دست تو تو دستمه واسه من تو سر تری از همه حضورت اعتماد به نفسمه نه نرو عزیزم من بدون تو مریضم از غصه لبریزم تو اشکات نریزن نه نرو عزیزم من بدون تو مریضم از غصه لبریزم تو اشکات نریزن زیر بارون پشت پنجره؛ چقدر خشکه حنجره چقدر این روزا بهم ریختم؛ خودمم نمیدونم من چمه! چقدر پرته حواسم! پنجره باز هوا سرد چشمام رو تلفن خیره؛ همش منتظر تماسم منتظر برگردی؛ تویی دلیل دلگرمی تویی دلیل آرامش؛ کنارت دارم آسایش نباشی افت میکنم! به سختی شبامو صبح میکنم عکسایی که پاره کردمو؛ با چسب کنار هم جفت میکنم! میچینم دونه دونه؛ میبینم روبه رومه هر کدومش؛ یاد آور همه خاطر خوبمونه شاید این از بخت شوممونه! که دستامون از هم دور بمونه امیدوارم هرجا که هستی؛ چشم حسود ازت دور بمونه جون به جون ما کنن؛ معرفت توی خونمونه! فکر نمیکنم هیچکس این روزا؛ حال و روز منو خوب بدونه پشیمونم خب آره دلتنگتم دوباره صد بار باهات تماس گرفتم؛ ولی خاموش بود اون شماره نه نرو عزیزم من بدون مریضم؛ از غصه لبریزم تو اشکات نریزن نه نرو عزیزم من بدون مریضم؛ از غصه لبریزم تو اشکات نریزن