گر بيايی دهمت جان، ور نيايی کشدم غم گر بيايی دهمت جان، ور نيايی کشدم غم من که بايست بميرم چه بيايی چه نيايی من که بايست بميرم چه بيايی چه نيايی من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفايی عهد نابستن از آن به که ببندی و نپايی ♪ حلقه بر در نتوانم زدن از بيم رقيبان حلقه بر در نتوانم زدن از بيم رقيبان اين توانم که بيايم به محلت به گدايی اين توانم که بيايم به محلت به گدايی من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفايی عهد نابستن از آن به که ببندی و نپايی ♪ دوستان عيب بکنندم که چرا دل به تو دادم دوستان عيب بکنندم که چرا دل به تو دادم بايد اول به تو گفتن که چنين خوب چرايی بايد اول به تو گفتن که چنين خوب چرايی من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفايی عهد نابستن از آن به که ببندی و نپايی عهد نابستن از آن به که ببندی و نپايی