ای توبهام شکسته از تو کجا گریزم ای در دلم نشسته از تو کجا گریزم ای نور هر دو دیده بیتو چگونه بینم وی گردنم ببسته از تو کجا گریزم دل بود از تو خسته جان بود از تو رسته جان نیز گشت خسته از تو کجا گریزم یا رب تو مرا به نفس طناز مده یا رب تو مرا به نفس طناز مده با هر چه بجوز توست مرا ساز مده من درتو گریزان شدن از فتنه خویش من ان تو ام مرا به من باز مده من ان تو ام مرا به من باز مده من ان توام من ان توام مرا به من باز مده (End)