مستم از عشق، چون شراب چند ساله ام دورم از تو، همچو نامه ای مچاله ام باران آرام می زند به سقف خانه ام بی تو عمریست خسته از غم زمانه ام نشسته ای به جانم، امان از این دل چو قایقی که بی تو نشسته در گل تو آتشی کشیده ای به جان عاشقم، مرو نشسته ای به جانم، امان از این دل چو قایقی که بی تو نشسته در گل تو آتشی کشیده ای به جان عاشقم، مرو ♪ بی تو هر شب آسمانی بی ستاره ام از تو دلخوش من به خنده ای دوباره ام ای کاش روزی با تو این دلم سفر شود تا کی بی عشق روزگار من به سر شود نشسته ای به جانم، امان از این دل چو قایقی که بی تو نشسته در گل تو آتشی کشیده ای به جان عاشقم، مرو نشسته ای به جانم، امان از این دل چو قایقی که بی تو نشسته در گل تو آتشی کشیده ای به جان عاشقم، مرو ♪ پدرام پالیز