پائیز چه زیباست مهتاب زده تاج سر کاج آرام دود باد میان رگ ناودان با شور زدند نی لبکها را تا سرو دل آرا برقصد هر برگ که از شاخه جدا گشته به فکر است تا روی زمین بوسه زند بر لب برگی هر برگ که بر روی زمین است به فکر است تا باز کند، ناز کند، ناز کند، ناز دود گوشه ی دنجی یک سایه ی باریک هشتی شده تاریک رنگ از رخ مهتاب پریده بر گونه راه ابر نکند، پنجه کشیده دوباره خودش نیز دریده هر برگ که از شاخه جدا گشته به فکر است تا روی زمین بوسه زند بر لب برگی هر برگ که بر روی زمین است به فکر است تا باز کند، ناز کند، ناز کند، ناز دود گوشه ی دنجی