باز باز آنکه دلم مشتاقش بود با مهر آمد و بر مستی افزود دل دل، ز آمدنش باشد خرسند جان جان، از نگهش باشد خشنود چون آمد آمد آمد، آن ماه فریبا من شادم شادم شادم، با مهرش به دنیا ♪ جان، فکند نازش آتش، بر خرمن من من، نکشم تا جان دارم، دست از آن دامن ♪ گر می گدازد یا می نوازد من عاشقم وز قهر و نازش خرسندم با موی او، پیوسته باشد پیوندم شمعم میان اشک و آتش می خندم لب از شکایت ها می بندم ♪ من عاشقم وز قهر و نازش خرسندم با موی او، پیوسته باشد پیوندم شمعم میان اشک و آتش می خندم لب از شکایت ها می بندم ♪ باز باز آنکه دلم مشتاقش بود با مهر آمد و بر مستی افزود دل دل، ز آمدنش باشد خرسند جان جان، از نگهش باشد خشنود چون آمد آمد آمد، آن ماه فریبا من شادم شادم شادم، با مهرش به دنیا