کو آن شب ها آن بی خوابی ها کو آن تب ها آن بی تابی ها کو در بحر مواج عشقت غم جستن ها محنت یابی ها ♪ جانکاهم کو فغان و آهم کو کو عشق منت پرور من کو آن ماهی که بنگرد گاهی عکس خود را در ساغر من گر چه جدا افتادم یاد رخ صیادم چون گذرد از یادم پر گل می گردد بستر من ♪ بر لب چو آورم نامش کام جانم شیرین گردد ♪ بخت سیاه من روزی چون موی او زرین گردد ♪ گردد مه فلک شرمنده یک شب که روی او تابنده همچون رخ مه و پروین گردد گر چه جدا افتادم یاد رخ صیادم چون گذرد از یادم پر گل می گردد بستر من گر چه جدا افتادم یاد رخ صیادم چون گذرد از یادم پر گل می گردد بستر من