پس از تو نمونم برای خدا تو مرگ دلم را ببین و برو چو طوفان سنگی ز شاخه ی غم گل هستی ام را بچین و برو پس از تو نمونم برای خدا تو مرگ دلم را ببین و برو چو طوفان سنگی ز شاخه ی غم گل هستی ام را بچین و برو که هستم من اون تک درختی که در کام طوفان نشسته همه شاخه های وجودش ز خشم طبیعت شکسته ندونستم این را به عالم نمی مونه عشقم برایم ندونستم این را به عالم نمیمونه عشقم برایم که هستم من اون تک درختی که در کام طوفان نشسته همه شاخه های وجودش ز خشم طبیعت شکسته ندونستم ای بی خبر ز دلم که بی اعتباره وفای تو هم که هستم من اون تک درختی که در کام طوفان نشسته همه شاخه های وجودش ز خشم طبیعت شکسته تو اکنون ز عشقم گریزونی،غمم را ز چشمم نمی خونی،ازین غم چه حالم نمی دونی پس از تو نمونم برای خدا تو مرگ دلم را ببین و برو چو طوفان سنگی ، ز شاخه ی غم گل هستی ام را بچین و برو که هستم من اون تک درختی که در کام طوفان نشسته همه شاخه های وجودش ز خشم طبیعت شکسته