Iای ساربان، ای کاروان لیلای من کجا می بری با بردن لیلای من جان و دل مرا می بری ای ساربان کجا می روی لیلای من چرا می بری در بستنِ پیمان ما تنها گواه ما شد خدا تا این جهان، بر جا بود این عشق ما بماند بجا ای ساربان کجا می روی لیلای من چرا می بری فنا نگیرد ز دنیای فانی شرار عشقی که شد آسمانی به یاد یاری خوشا آه و اشکی به سوز عشقی خوشا زندگانی همیشه خدایا محبت دلها به قصه بماند به نام دل ما که لیلی و مجنون فسانه شود حکایت ما جاودانه شود ای کاروان ای کاروان لیلای من کجا می بری با بردن لیلای من جان و دل مرا می بری ای کاروان کجا می روی لیلای من چرا می بری