با پوست صورتم بگم به بالش کَرَم بگم با مورس های مردمک از جعبه سرم بگم از جعبه سرم بگم از هسته غمم بگم با زبون تنم بگم به انعکاس صورتم رو شیشه ترم بگم به شیشه ترم بگم با بال های روح برم به مرز اَبر و کوه برم از راه تو در تو برم از مِه تا وضوح برم از مِه تا وضوح برم به جای دوری کوچ کنم برم تو رو از دست بدم یک شهر طراحی کنم به آغوش تو بسط بدم ♪ به خواب طولانی برم با ذهن کیهانی برم فقط، با یک آرزو به دشت مرجانی برم به دشت مرجانی برم برم یه غار ساده رو جایی شگفت انگیز کنم دروغ های زیبامو هر صبح تمیز کنم ♪ به جای دوری کوچ کنم برم تو رو از دست بدم یک شهر طراحی کنم به آغوش تو بسط بدم یه سَنگو پشت آبشاری پُر از گیاه هرز کنم یه تخت نرم بسازم و تو رو کنارم فرض کنم