چند روز دیگه مهمونی داریم یک نامزدی ایرونی داریم یک شازده پسر میاد تو فامیل یک جشن خوش اعیونی داریم یک شب یه نفر میاد به خونه امشب یه نفر مهمونمونه امشب یه نفر خیلی عزیزه اون نامزد این دخترمونه اون نامزد این دخترمونه از روزی که خواستگاری کرده بی تابی و بیقراری کرده تا دختر ما رو دید و سنجید عاشق شده گریه زاری کرده عاشق شده گریه زاری کرده عاشق شده گریه زاری کرده تا حلقه نامزدی رو آورد شیرینی نامزدیشونو خورد از بس که براش هدیه آورده این دختر ما رو با خودش برد تا حلقه نامزدی رو آورد شیرینی نامزدیشونو خورد از بس که براش هدیه آورده این دختر ما رو با خودش برد دوران خوش نامزدیشونه روزای خوش عاشقیشونه با هم که باشن عیبی نداره چند روز دیگه عروسیشونه چند روز دیگه عروسیشونه این داماد ما خیلی عزیزه یک پارچه آقاست شیک و تمیزه تا نامزدشو می بینه یک ریز می شینه براش زبون می ریزه می شینه براش زبون می ریزه