دلم میگیره توو آسمونم برق نیست کلی کار باید بکنم و وقت نیست کلی ساختم و آخرش سقف ریخت دیگه جونی نمونده چیو برخیز دلم میگیره توو آسمونم برق نیست کلی کار باید بکنم و وقت نیست کلی ساختم و آخرش سقف ریخت دیگه جونی نمونده چیو برخیز آلان سی و چند ساله دارم میجنگم من بی تفنگ آره نشد دلم برا کسی تنگ بشه امروز دست مرگ میاد پایین کیو برداره یکی میپیچم که حساس نشم دورم آشغالا جمع شدن وسواس نشم بابا کار کرد تا دست هاش قشنگ پینه بست من میخوام پس باس باشم باور نداشت کسی جز جِی به من الان * نشون میدم بیاد هر چی لیبل هم یه جور قیمتو میدم اصلاً یارو دَر بره ماها ارزون دادیم جوونی پا رپره اینجا تبدیل میشه سریع شیر به کفتار لاشخورای دورتو پس سیر نگه دار ننم گفت خوب نشی نیست شیرت حلال ما که شیر خشک زدیم ولی میگیم چشم باز تووی کشورم واسم نبود یه ذره جا اونجا جای تو نیست حتی باشی پسرِ شاه من که بچه کارمندم شدم بچه کار بلد تا که داش نادر بهم یاد داد حشو بار زدن دیدم زندگی اونجور که میگن هم نیست که هرچی ول کنی بره بهت بیشتر هم میده چند ساله فقط به سمت باد میرم من که وقت دارم یه چند صبا دیگه هم حالا دلم میگیره توو آسمونم برق نیست کلی کار باید بکنم و وقت نیست کلی ساختم و آخرش سقف ریخت دیگه جونی نمونده چیو برخیز دلم میگیره توو آسمونم برق نیست کلی کار باید بکنم و وقت نیست کلی ساختم و آخرش سقف ریخت دیگه جونی نمونده چیو برخیز دیگه برام نمونده جونی اصلا منو خودم چند ساله انگار دوریم از هم قبلا آیندمو میدیدم توو یه خط صاف الان یه نقطه چینه که شده نصفشم پاک شده بس که ترسناک، من این اعماق ذهنم مثل که با دست خودم قراره له شم انگار ریشمو زدن میخواد باد ببرتم ولی برگام ریختن و بال نمیزنم شدم یه آدم لُخت که فقط پارچه میخرم تو خیالم ببافم وقتی قارچ رو میزنم به خودم میگم کاش میشد سقط این جنین یا که توو خودش میبُرد منو سفت این زمین نبینم پشت عشق کرده نفرین کمین تو زندگی هامون که شده نت فیلیکس ترین باهام راه نیا ک میدوئم میرم هرچی جلومه رو من میجوئم سیرم ولی دلم میگیره توو آسمونم برق نیست کلی کار باید بکنم و وقت نیست کلی ساختم و آخرش سقف ریخت دیگه جونی نمونده چیو برخیز